خانه » دانلود رمان عاشقانه » دانلود رمان گریه نمی‌ کنم نرو از شهره احیایی

دانلود رمان گریه نمی‌ کنم نرو از شهره احیایی

دانلود رمان گریه نمی‌ کنم نرو از شهره احیایی

در این مطلب از سایت تک رمان ، رمان گریه نمی‌ کنم نرو را آماده کردیم.برای دانلود رمان گریه نمی‌ کنم نرو از شهره احیایی در ادامه مطلب همراه ما باشید.

خلاصه رمان گریه نمی کنم نرو

داستان عشقی که با ممنوعه شروع می شه عشقی سوزان که باعث میشه زبانه های آتشینش نه فقط یلدا وشهاب بلکه چند خانواده رو بسوزونه…اما…

بخشی از رمان گریه نمیکنم نرو

پرستار گوشی را قطع کرد درحالیکه زیرچشمی نگاهش به اتاق روبه‌رویی بود تنه‌ای به همکارش زد:
-خدا ‌شانس بده.
دخترجوان روبه همکار شاکی‌اش کرد و پرسید:
– به کی شانس بده؟
پرستار ابرویی به جلو هل داد واشاره به دومردی انداخت که مشغول صحبت بودند. دخترجوان پرسید:
-خب؟ متوجه نمی‌شم.
پرستار سرش را نزدیک برد وآهسته جواب داد:
-یلدا غفاری دوماهه رفته تو کما…نمی‌دونی خونواده‌اش چه‌طوری دورش می‌گردن…شوهرشم همونی که خوشتیپه…
دخترجوان سرش را تکان داد همکارش را می‌شناخت سعی کرد بی تفاوت باشد. خانم احمدپور ما چه‌کار به کار دیگرون داریم…بعدش خدا اول سلامتی بده بیچاره دوماهه اسیر تخت و بیهوشیه…چه شانسی؟
-آخه تو که نمی‌دونی…فرزند شهید که هست عمو وعمه‌های خودش که اینجا رو آباد کردن ازبس اومدن و رفتن … خونواده‌ی شوهرشم که نگم برات…
دختر جوان که حوصله‌اش سر رفت درحالیکه که پرونده ها را جابه‌جا می‌کرد جواب داد:
-خب نگرانش هستن…حق دارن جوونه.
پرستار که از لحن سرد همکارش خوشش نیامده بود لبش را یک‌وری کرد:
-اره خب بایدم ناراحت باشن… والله همه چی واسه ازمابهترونه…وضع خونواده ی شوهرشم خیلی خوبه…
با تکمیل جمله‌اش از پشت پیشخوان بیرون رفت و گفت:
-من برم … امروز وقت دکتر برای مادرم گرفتم.
-باشه …
بعد از رفتن همکارش دختر جوان زیر چشمی به مردی که حالا تنها ایستاده بود نگاهی کرد حق با دوستش بود مرد جوان مشوش و نگران حال همسرجوانش بود که آنطور بی‌قرار لحظاتش را آنجا سپری می‌کرد.

لینک دانلود

رمان گریه نمی‌ کنم نرو از شهره احیایی بصورت آنلاین و در حال تایپ می باشد.برای دانلود رمان گریه نمی‌ کنم نرو از شهره احیایی در کانال نویسنده عضو شوید.

 

4.4/5 - (8 امتیاز)

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *