خانه » دانلود رمان عاشقانه » دانلود رمان او شاهد بود از نازیلا. ع

دانلود رمان او شاهد بود از نازیلا. ع

دانلود رمان او شاهد بود از نازیلا. ع

در این مطلب از سایت تک رمان ، رمان او شاهد بود را اماده کردیم.برای دانلود رمان او شاهد بود از نازیلا. ع در ادامه مطلب همراه تک رمان باشید.

بخشی از پارت اول رمان او شاهد بود

بی‌توجّه به هیاهوی شهر با پای پیاده به سمت بازار می‌رفتم. حرف‌های سوسن تو گوشم زنگ می‌خورد و پاهام من رو به جایی که به گفته‌ی آقاجانم برام ممنوع بود می‌کشوند!
«باباش از بزرگ‌های بازار فرشه! پولدار و اسم و رسم‌دار! شاید حتّیٰ اعتبارش از حاج سالار هم بیش‌تر باشه! این‌ها به کنار خود آقا جاویدتون یه حجره‌ی بزرگ به اسمشه! البته که من میگم خودش زحمتی براش نکشیده و شواهد هم اینطور نشون میده که خودش پشت میزنشینه و شاگردش کارهاش رو انجام میده! اما حالا می‌رسیم به قسمت جذاب ماجرا! جاوید خان علاوه بر اینکه تو زمینه‌ی فرش و بازار خیلی قدرتمنده و نفوذی داره، زن‌باز هم هست! چی میگن… آهان، حتّیٰ به یه پشه‌ی ماده هم رحم نمی‌کنه! راحتت کنم طلعت، اینکه تا الآن کاری به کارت نداشته و تو سالم موندی، جای شکر داره!»
به خودم که اومدم، جلوی حجره‌ی جاوید بودم! از پشت شیشه هیبتش مشخص بود و به گفته‌ی سوسن واقعاً پشت میزنشین بود!
نه پای برگشتن داشتم و نه پای رفتن پیش جاوید!
نه می‌تونستم به خونه برگردم و نه می‌تونستم از جاوید خواهش کنم!
دودل بودم برای موندن یا رفتن، اما خیلی زود دیر شد! نبود آقاجان تو خونه مثل پتک روی سرم کوبیده شد و دل بیچاره‌م به عقلم پیروز شد!
نفس لرزونم رو بیرون فرستادم، برای هزارمین بار چادرم رو جلوتر کشیدم و وارد حجره‌ی جاوید شدم.
با دیدنم ناباور از جا بلند شد و همون طور که به سمتم میومد، به شاگردش دستور داد بره بیرون! شاگردش سریع اطاعت کرد و رفت. رفت و من از تنها شدن با جاوید با یادآوری حرف‌های سوسن مردم و زنده شدم! مردم و برای سرپا موندن دست به دامن فرش‌هایی که لوله شده به دیوار تکیه داده شده بودن، شدم.

لینک دانلود

رمان او شاهد بود بصورت آنلاین می باشد.برای دانلود رمان او شاهد بود از نازیلا. ع  در ادامه مطلب همراه ما باشید.

3.7/5 - (12 امتیاز)

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *