خانه » دانلود رمان عاشقانه » دانلود رمان آکچین از عاطفه.م

دانلود رمان آکچین از عاطفه.م

دانلود رمان آکچین از عاطفه.م

در این پست از سایت تک رمان ، رمان آکچین را اماده کردیم.برای دانلود رمان آکچین از عاطفه.م در ادامه مطلب همراه تک رمان باشید.

خلاصه رمان آکچین

آلیا، دختری از دنیای سیاه و چرکین طلاق، میون دردسر‌هایی که مادرش براش درست می‌کنه دست و پا می‌زنه. مادری که پیامد کارهاش گردن آلیا رو می‌گیره… و در این بین مردی وارد زندگیش می‌شه که داغ سنگینی توی دلش حکمرانی می‌کنه…
مردی منزوی و عصبی که…

پارت اول رمان آکچین

کوچه‌مان مثل همیشه شلوغ و پرسر‌‌وصداست، سر بلند می‌کنم تا نگاه کنم، گاهی دلم برای همین دیدن سادهٔ آدم‌ها تنگ می‌شود.

لباس‌های رنگارنگ، صورت‌های ناآشنا، قیافه‌های خوشحال و غمگین، صدای گریه و خنده.

نگاهم تا آخر کوچه‌مان می‌رود جایی که ماشین سیاه‌رنگی نزدیک درمان پارک شده.

چشم‌ برمی‌دارم، نزدیک‌تر که می‌رسم به دنبال کلید دست درون کیفم می‌کنم.

صدای باز شدن در ماشین را می‌شنوم، اما توجه نمی‌کنم همان‌طور رو به در می‌مانم.
ولی صدای «ببخشید» زنی صورتم را به‌طرف عقب می‌کشاند.

به روبه‌رویم نگاه ‌می‌دوزم، قد بلندی دارد زیباست حتی زیباتر از مادرم. پوست سفیدش با لب‌‌های قرمزش تناسب زیبایی با همدیگر دارد.

چشم‌های سیاهش روی من است ولی به سختی دهان باز می‌کند.

_ عذر می‌خوام، دخترجان! اینجا منزل آقای کیماثیه؟

نگاه کنجکاوم سرتاپایش را می‌گردد، مردی آن ‌طرف‌تر دست به سینه به ماشین تکیه داده و مثل طلب‌کارها نگاهم می‌کند ولی چشمم قفل دست‌های زن روبه‌رویم می‌شوم…

بند کیفش را آنقدر محکم فشار می‌دهد که بند بند انگشتانش به سفیدی می‌زند.

_ بله… امری داشتید…

ترس، دلهره، دستپاچگی تنها چیزی است که در وجود او می‌بینم. نگاه به اطراف می‌گرداند و بعد کمی عقب‌تر می‌رود دهان باز می‌کند.

_ با خانوم کیماثی کار داشتم… ایشون مادرتون هستن؟

_ چطور مگه؟
_ در زدم… اما کسی خونه نبود، می‌شه بگی مادرت کجاست؟

نگاهم قفل نگاهش می‌شود، نمی‌دانم چه جوابی به سؤالش بدهم. از جواب دادن به این سؤال طفره می‌روم می‌گویم:

_ می‌شه خودتون‌ رو معرفی کنید، شما رو به‌جا نمیارم، اگه با پدرم کار دارید نیستیش…

_ نه… نه! می‌خوام با مادرت حرف بزنم. می‌شه بگی کجاست، کار مهمی باهاش داریم.

لینک دانلود

رمان آکچین بصورت انلاین می باشد. برای دانلود رمان آکچین از عاطفه.م در کانال این نویسنده عضو شوید.

 

Rate this post

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *