در این مطلب از سایت تک رمان ، رمان تو یه اتفاق خوبی را آماده کردیم.برای دانلود رمان تو یه اتفاق خوبی از سیده مهری هاشمی در ادامه همراه تک رمان باشید.
خلاصه رمان تو یه اتفاق خوبی
سپاسِ نیکزاد یکی از بزرگ ترین شرکتهای واردات و صادراتِ میوه تو کشور رو داره، اون یه آدمِ خوش گذرونه و از ازدواج فراری، همهی زندگیش به کار کردن و خرج کردن واسه تفریحاتش گذشته و یه زندگیِ رو روال داره تا این که متنِ وصیت نامهی پدرش توسطِ عموش بهش اطلاع داده میشه و اون میفهمه که در واقع هیچی نداره و اگه قراره اموالی که از پدرش بهش رسیده به نامش بشه باید حتماً ازدواج کنه و مجبور میشه به عموش دروغ بگه که ازدواج کرده اما نمیدونه عموش که خارج از کشوره به ایران میاد تا رازی رو که سالها پنهون کردن به سپاس بگه.
یه ماجرای تلخ در مورد تجاوزی که به مادرش شده و برادرزدای اون مرد تنها وسیلهی انتقام میشه….
بخشی از رمان تو یه اتفاق خوبی
– همین الان باهاش صحبت میکردم، انگار کاراش ردیف نشده بیاد.
یه تای ابروش رو بالا میندازه.
– چه عالی، پس وقت داری یه فکری به حالِ این ازدواج بکنی.
لبهام رو جمع میکنم و دمِ عمیقم رو تو سینهم حبس میکنم.
– اگه بشه کاری کرد آره ولی بعید میدونم.
دستش رو رو کتفم میذاره و فشاری بهش میده.
– درست میشه نگران نباش.
سرم رو تکون میدم.
– چه خبر دیگه؟
میخنده.
– خبر؟ چه خبری مهم تر از تولدِ من؟
خیره نگاهش میکنم.
– تولدته؟
– از بس رفیقِ خوبی هستی یادت نیست آخرِ هفته تولدمه.
ابرو بالا میندازم، میگم:
– مبارکه، حالا چند سالت میشه پدر بزرگ؟
میخنده، به بازوم میکوبه.
– هر چی باشه از تو کوچیک ترم.
– به خاطرِ یه سال چونه میزنی؟
این بار قهقهه میزنه.
– واسه آخرِ هفته برنامه نچین میخوام جشن بگیرم.
لینک دانلود
رمان تو یه اتفاق خوبی بصورت آنلاین می باشد.برای خواندن و دانلود رمان تو یه اتفاق خوبی از سیده مهری هاشمی در کانال نویسنده عضو شوید.